هرگاه مرد با ایمان برادر خود را خشمگین ساخت ، میان خود و او جدائى انداخت . [ گویند : حشمه و أحشمه ، چون او را بخشم آورد . و گفتهاند شرمگین شدن و خشم آوردن را براى او خواست . و آن گاه جدائى اوست ] . [ و اکنون هنگام آن است که گزیدههاى سخن امیر مؤمنان علیه السّلام را پایان دهیم ، حالى که خداى سبحان را بر این منّت که نهاد و توفیقى که به ما داد سپاس مىگوییم . که آنچه پراکنده بود فراهم کردیم و آنچه دور مىنمود نزدیک آوردیم . و چنانکه در آغاز بر عهده نهادیم بر آنیم که برگهاى سفید در پایان هر باب بنهیم تا آنچه از دست شده و به دست آریم در آن برگها بگذاریم . و بود که سخنى پوشیده آشکار شود و از آن پس که دور مینمود به دست آید . و توفیق ما جز با خدا نیست . بر او توکل کردیم و او ما را بسنده و نیکوکار گزار است . و این در رجب سال چهار صد از هجرت است و درود بر سید ما محمد خاتم پیمبران و هدایت کننده به بهترین راه و بر آل پاک و یاران او باد که ستارگان یقیناند . ] [نهج البلاغه]
:: خانه
:: مدیریت وبلاگ
:: پست الکترونیک
:: شناسنامه
:: کل بازدیدها: 109644
:: بازدیدهای امروز :21
:: بازدیدهای دیروز :1
:: RSS
vدرباره من
vلوگوی وبلاگ
v لینک وبلاگ دوستان
حمیدعلیمیسیدجوادذاکرثارالله...پخش مستقیم ازحرم امام حسین
vمطالب قبلی
زمستان 1385
vآهنگ وبلاگ
vوضعیت من در یاهو
یــــاهـو
vاشتراک در خبرنامه
vجستجو در وبلاگ
! عکسهای تازه از کربلاونجف...
شنبه 85/11/7 :: ساعت 6:39 صبح
¤نویسنده: امیرمشتاقیان
? نوشته های دیگران()